- ۲ نظر
- ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۲۲
- بیاو بخر...
- خونی که خورد خاکــ ایران
- کاروان...
- صفــــــ
- خودتون قضاوت کنید
- تسبیح...
- جشنواره...
- سبدکالا
- شهادت...
- رزق ما
با خود فکر می کنم زُهَیر چه کرده بود که با آنکه نه حب علی را داشت و نه ادعایش را...
اینگونه به دنبالش فرستادی و آنگونه عاشقش کردی؟؟
شبانه روز التماست می کنم که بگیر دستان بی پناه و سرگردانم را، بگیر و رهایم مکن.
شاید همین که ادعای داشتن حب علی دارم، دلت را شکسته...
حق با توست، محب علی روزگارش این نیست
...
خریدن دل شکسته بهایش سنگین است و تو خود بهتر می شناسی دستان خالیم را
و روزگار تهی ام را...
بیا جابه جا شویم، تو مرا بخر، قول می دهم جبران کنم...